بررسی ده داستان مثنوی مولوی بر اساس دیدگاه روایتگری سیمپسون

thesis
abstract

با اینکه فنون روایت‏پردازی از دیرباز مورد توجه نویسندگان و منتقدان بوده است، اما برخی از وجوه آن تا قرنهای متمادی مغفول مانده و اخیراً درباره آنها مباحث دقیقی مطرح شده است. یکی از این مباحث، بحث دیدگاه روایتگری در داستان است که نظریه‏پردازانی همچون ژرار ژنت، واین بوث، میکی بال، سیمور چتمن، رولان بارت و استانزل و دیگران درباره آن نظرهای مختلفی ارائه کرده‏اند. یکی از جدیدترین نظریات در این حوزه، دیدگاه روایتگری سیمپسون است که با استفاده از ابزارهای زبان‏شناختی و به شکلی دقیق و نظام‏یافته، انواع متفاوت شیوه‏های روایتگری را تقسیم‏بندی و تحلیل می‏کند. در طرح او دیدگاههای مکانی، زمانی و روان‏شناختی یک روایت؛ و چگونگی تشخیص آنها تحلیل و بررسی می‏شود تا دیدگاه ایدئولوژیکی نویسنده داستان تعیین و تبیین شود. تحقیق حاضر، به نقد و بررسی نظریه مذکور ‏اختصاص یافته است و برای بخش تحلیلی رساله، از روایتهای مثنوی مولوی استفاده شده است که یکی از موفق‏ترین آثار روایی در جذب مخاطب است. از این رو در این تحقیق پس از تعریف دقیق زاویه‏دید و امکانات مختلف آن، سطوح چهارگانه نظریه سیمپسون معرفی و تحلیل شده است. سپس روایتهای دفتر اول مثنوی (ده روایت) در چارچوب مدل مذکور مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است؛ آنگاه نقش دیدگاه روایتگری در روایتهای مذکور تحلیل شده و نشان داده شده است که مولانا در لحظات پردازش روایتهای مثنوی تا چه اندازه و چگونه از ظرفیتها و امکانات مختلف دیدگاه روایتگری، برای ایجاد جذابیت و تأثیر بر مخاطب استفاده کرده است؛ و نوع راوی و زاویه‏دید و موضع او چه ارتباط معناداری با محتوای روایتها دارد.

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

بررسی زبان شناختی دیدگاه روایتگری داستان «روز اول قبر» صادق چوبک در چارچوب مدل سیمپسون

هدف این مقاله، مطالعه و بررسی زبان شناختی دیدگاه در روایت «روز اول قبر» (1344) نوشته صادق چوبک بر اساس مدل پیشنهادی سیمپسون1 1993م. است. راوی از نوع سوم شخصِ بازتابگر است که افکار، عقاید و احساساتِ شخصیت اول داستان را شرح می دهد. در این داستان از کلام نقل قول آزاد برای بیان حالات و عقاید شخصیت ها استفاده شده است. بر اساس محور دوم تقسیم بندی سیمپسون، وجهیت2 غالب در متن مثبت است که نشان دهنده دیدگا...

full text

شیوه روایتگری در شعر «قصّۀ شهر سنگستان» مهدی اخوان ثالث بر اساس الگوی روایی سیمپسون

شعر نیمایی «قصّۀ شهر سنگستان» سرودۀ مهدی اخوان ثالث، یکی از بهترین منظومه­های روایی مجموعۀ از این اوستا است که علاوه بر دارا بودن ویژگی­های ادبی، به دلیل زبان روایی، از نظر روایت­شناسی حائز اهمیت است. مضمون این شعر، داستان آوارگی شهریار شهر سنگستان است که به گونه­ای هنرمندانه و گاه نمادین از زبان دو کبوتر بیان شده­است. هدف اخوان در این شعر، توصیف جامعۀ به بن­بست رسیدۀ عصر خودش است. در واقع، اخوا...

full text

بطن اول مثنوی، هنر داستان پردازی مولوی

The use of fiction for expressing mystical meanings has started with Sanaee, and reached its climax with with Mowlavi’s Mathnavi. On one hand, Mowlavi follows the holy Quran in telling stories, and focuses on one story in different places and situations. Because of this, like the holy Quran, Mathnavi has several layers which starts from the first layer, and while telling the story, displays the...

full text

تحلیل سوررئالیستی داستان دقوقی در مثنوی مولوی

بررسی مؤلفه‌های مکتب سوررئالیسم حاکی از آن است که شباهت‌های بسیاری میان این مکتب با عرفان وجود دارد. داستان دقوقی در مثنوی مولانا (610 ق) یکی از مبهم‌ترین داستان‌های عرفانی است که قابلیت زیادی در مطابقه با مؤلفه‌های سوررئالیستی دارد. مؤلفه‌هایی چون اوتوماتیزم (خودنگاری)، حیرت، دیوانگی، جنون، خیال و... . نتایج به دست آمده نشان می‌دهد که پویایی و حرکت سوررئالیست‌ها از سطح اشیاء به عمق برای کشف حق...

full text

تحلیل زبان‌شناختی داستان کوتاه «الشرف» بر اساس دیدگاه روایتگری آسپنسکی و فاولر

زبان، پدیده­ای اجتماعی است که از باورها و ایدئولوژی­های حاکم در جامعه­ تاثیر می­پذیرد و از سوی دیگر با انعکاس این باورها، نقش اساسی در بازتولید آن­ها دارد. این پژوهش برآنست با بررسی زبان‌شناختی داستان کوتاه «الشرف» نوشتۀ ذنون ایوب، بر اساس الگوی دو زبان­شناس برجسته، بوریس آسپنسکی و راجر فاولر که در بررسی یک متن بر دیدگاه روایتگری و نقش نویسنده تأکید دارند، ضمن تحلیل گفته­های این داستان، در چهار...

full text

هویت بر اساس داستان مارگیر مولوی

هدف مقاله توصیفی تحلیلی حاضرکه با روش کتابخانه‌ای تهیه شده است، بررسی مقایسه‌ای زوایایی از مقوله هویت در بینش جامعه‌شناسان و دیدگاه مولوی بر اساس داستان مارگیر از کتاب مثنوی معنوی است. پرسش اصلی این است که نقاط اشتراک و افتراق جامعه‌شناسان و مولانا درباره هویت چیست؟ یافته‌های نظری نشان می‌دهد، اغلب جامعه‌شناسان، هویت را امری نسبی می‌دانند که از تعاملات برخی از متغیّرهای محیطی و اجتماعی مانند طبق...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023